پارسا و پرهامپارسا و پرهام، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

خوشکل های مامانی و بابایی

5روزگی تولد

بالاخره بعد از مدتها انتظار کشیدن روز موعود فرا رسید اما فرا رسیدنشون ناگهانی بود که ما رو سوپرایز کرد .خدا رو شکر که این دو نعمت الهی خدا بمون داد زندگیمون چهار نفره زندگی شیرین در کنار بچه ها.خدا رو شکر.راست میگن بچه با خودشون برکت میارن من به این واقعیت پی بردم من که پدرش باشم 2سال جویای کار بودم کار گیرم نمی یومد باور کنید روزی که فهمیدم خدا بچه بهم داده خدا رو شاهد میگیرم 24 ساعت نشد که بهم گفتن بیا سر کار بازم میگم خدا روشکر زمانی که دوقلوهام بدنیا اومدن 24 ساعت بعد گفتن که افزایش حقوق داشتم بنازم به کرامت خداوند متعال که بنده هاشو دوست داره همیشه ما بنده ها باید شکر گزار خداوند باشیم.حالا چند روزه که زندگی جدید رو در کنار بچه ها رو د...
30 آبان 1392

شروع زندگی جدید

سلام به مامانی  و بابایی سلام بالاخره بعد از مدتها انتظار کشیدن و پاره شدن ناگهانی کیسه آب و با دستور فوری خانم دکتر شهبازیان به اتاق عمل رفتم و ساعت ٥بعد از ظهر روز٢٥آبان ماه٩٢ بود که در بیمارستان آریا بستریم کردن و فوری به اتاق عمل بردنم که ساعت ٥:٤٥ پارسا خان به دنیا اومد و ا دقیقه بعد پرهان خان بدنیا اومد که بعد از ٢٤ساعت بستری مرخص شدم.خداروشکر حال نی نی یام خوبند و خودم هم خوب هستم.من این نی نی یا رو بیمه امام حسین و نذر امام حسین کردم که تا آخر عمرشون مواظب نی نی یام باشه و خادم امام حسین باشن.راستی چند تا از عکسای نی نی یامو گذاشتم که ببینید ...
27 آبان 1392

نوبت دهی زایمان

سلام نفسایی مامانی و بابایی امروز عصری با بابا امین رفتم مطب خانم دکتر شهبازیان واسه اینکه امروز نوبت داشتم که خانم دکتر شما رو ببینه که خدا نکنه مشکلی نداشته باشید.خلاصه بعد از اینکه رفتم پیش خانم دکتر شهبازیان معاینم کرد و گفت که الحمدالله بچه ها سالم هستند و باید روز هفتم آذر ماه ساعت شش صبح بیمارستان آریا باشی که میخوام  اولین نفرعمل سزارینت کنم . یه سونو هم واسم نوشت گفت که باید تا ده روز دیگه بیاریش مطب تا سونوتو ببینم.راستی یادم رفت به خانم دکتر بگم که شما رو ششم آذر عمل سزارینم کنه اخه بابا امین تولدش ششم اذره.حالا یه ده روز دیگه که میخوام برم پیش دکتر این موضوع را بهش میگم که قبول کنه.مامانی منتظرتونم که هر چه زودتر ببی...
21 آبان 1392

حسین و ابوالفضل

سلام به عزیزای بابایی و مامانی خیلی خوشحالم که تو ایم ماه محرم و عزیز به دنیا میاین و خیلی خوشحالم همون آرزوهایی که واسه بچه هام میکردم که تو این ماه محرم به دنیا بیان . من شما عزیزانم را نذر آقا ابا عبدالله کردم که تا اخر عمرتون بیمه امام حسین وخادم امام حسین بشین و نوکری امام حسین و تو عزاداری امام حسین شرکت کنید.من از همون اول دوست داشتم بچه ای که خدا بهم داد اسمشو ابوالفضل بزارم چون خیلی ارادت دارم به ابوالفضل عباس و امام حسین.خدا هم دوستم داشت و شما دو تاعزیزای بابایی رو بهم داد.اسمتون پرهامو پارساست اما من به نیت اقا اباعبدالله شما رو حسین و ابوالفضل صدا میکنم و امید وارم که خادم خوبی واسه امام حسین بشی...
21 آبان 1392

مامانی تحمل کن

سلام مامانی و بابایی مامانی دیگه داری به روزهای آخر زایمان میرسی میدونیم این ماه خیلی بهت فشار زایمان میاد اما تحمل کن ما انشاءالله تو این ماه به امید خدا صحیح و سالم پیشتون میایم و حسابی اذیتتون می کنیم و با اومدنمون چهار نفری پیش هم میشینیم برنامه کودک نگاه میکنیم.تازه این چند روزه خاله حدیث  اصلاً محلمون نمیذاره تازه خاله نسیبه هم جزشون هست.   ...
13 آبان 1392

ماه محرم

پرسيدم:ازحلال ماه، چرا قامتت خم است؟ آهي كشيدوگفت:كه ماه محرم است.گفتم: كه چيست محرم؟باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است السلام عليكم يااباصالح المهدى (عج)السلام عليك ياامين الله فى ارض وحجته على عباده(ياصاحب الزمان آجرک الله) ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین بر شما وعاشقان حسین تسلیت باد. چند مطلب در وصف آقا ابا عبدالله الحسین گذاشتم که در ادامه مطلب بخونید:   قيامت بي حسين غوغا ندارد"شفاعت بي حسين معنا ندارد"حسيني باش كه در محشر نگويند"چرا پرونده ات امضاء ندارد   آبروي حسين به كهكشان مي ارزد ، يك موي حسين بر دو جهان مي ارزد ، گفتم كه بگو بهشت را قي...
12 آبان 1392

اتاق خواب پارسا و پرهام خان

بعد از مدتها اتاق پارسا و پرهام جونم را تزئین کردم اما چند قلم کمو کسری دارن که انشاءالله وقتی اونها رو گذاشتم و خریدم باز اونها رو تو وبلاگ میزنم تا شما عزیزان اتاق قشنگ پارسا و پرهام جونم رو مشاهده کنید.فقط نظر تو قسمت عکسهای اتاق نی نی یام فراموش نشه.مرسی ...
11 آبان 1392

خرید تزئین اتاق

نفسایی مامانی و بابایی دیشب بابایی سوپرایزمون کرد پارسا و پرهام غزیزم بابایی دیشب یک عالمه اسباب بازی و عروسک  و لوازم سیسمونی بچه واستون گرفته بود که من با دیدنشون ذوق زده شده بودم نفسای مامانی بابایی دو تا ماشین برقی واستون گرفته اینقدر خوشکلاً که نگو انشاالله به دنیا اومدید میبینیشون.          ...
9 آبان 1392

تخت و کمد

نفسایی مامانی و بابایی و جیگر مامان بعد از مدتها چشم انتظار کشیدن بالاخره کمد و تختتون رسید و حالا داریم چیزارو میچینیم تو کمد و انشاالله وقتی تمام شد عکسشو همین روزا تو وبلاگ واسه دوستان میزارم ...
8 آبان 1392